"کریم اهل بیت"
--:¦: - :¦: --:¦: -- :¦:-- :¦:-- :¦:--
صبح جمعه، 15 رمضان، سال سوم هجری.
کودک را دادند به پیامبر(ص) برای نام گذاری. پارچه ی زردی دورش بود، پیامبر(ص) آن را با سفید عوض کرد و فرمود به بچه ها لباس زرد نپوشانید. نشست در انتظار وحی.
جبرئیل نازل شد، تبریک گفت: " محمدجان! علی برای تو مثل هارون است برای موسی. نام پسرش را همان بگذار که نام پسر بزرگ هارون بوده."
ــ چه بوده؟
ــ شـُـبّـر ؛ به عربی می شود "حسن".
نامش را گذاشتند حسن(ع)، نامی که تا آن روز هیچ کس نداشته.
--:¦: - :¦: --:¦: -- :¦:-- :¦:-- :¦:--
صبح جمعه، 15 رمضان، سال سوم هجری.
کودک را دادند به پیامبر(ص) برای نام گذاری. پارچه ی زردی دورش بود، پیامبر(ص) آن را با سفید عوض کرد و فرمود به بچه ها لباس زرد نپوشانید. نشست در انتظار وحی.
جبرئیل نازل شد، تبریک گفت: " محمدجان! علی برای تو مثل هارون است برای موسی. نام پسرش را همان بگذار که نام پسر بزرگ هارون بوده."
ــ چه بوده؟
ــ شـُـبّـر ؛ به عربی می شود "حسن".
نامش را گذاشتند حسن(ع)، نامی که تا آن روز هیچ کس نداشته.
کشف الغمه ، ج 1 ، ص526
حسنیم بنویسید به روی کفنم
من مسلمان شده ی دست امام حسنم
من مسلمان شده ی دست امام حسنم
السلام علیک یا حسن المجتبی
آخر یه روز شیعه برات حرم می سازه
حرم برای تو شه کرم می سازه
آخر یه روز شیعه برات حرم می سازه
حرم برای تو شه کرم می سازه
نشسته ام بنویسم که قامتت طوباست
نگات مثل علی و صدات مثل خداست
نشسته ام بنویسم علی است بابایت
نشسته ام بنویسم که مادرت زهراست
نشسته ام بنویسم هزار ای والله
هنوز هم که هنوز است پرچمت بالاست
سکوت کردی اما حسین شهر شدی
سکوت کردن تو کربلاست – عاشوراست
اگر که جلوه نکردی همه کم آوردند
نبود دست تو آری خدا چنین میخواست
قرار بود که در صلح – کربلا بشوی
سکوت پیش بگیری و لافتی بشوی
نگات مثل علی و صدات مثل خداست
نشسته ام بنویسم علی است بابایت
نشسته ام بنویسم که مادرت زهراست
نشسته ام بنویسم هزار ای والله
هنوز هم که هنوز است پرچمت بالاست
سکوت کردی اما حسین شهر شدی
سکوت کردن تو کربلاست – عاشوراست
اگر که جلوه نکردی همه کم آوردند
نبود دست تو آری خدا چنین میخواست
قرار بود که در صلح – کربلا بشوی
سکوت پیش بگیری و لافتی بشوی
نوشته شده توسط :سادات علوی::نظرات دیگران [ نظر]